۱۳۹۷ شهریور ۲۶, دوشنبه

آهنگ هایی که دوست دارم - تا انتهای عشق مرا برقصان



با زیبایی‌ات، مرا به نوای سوزان ویلون برقصان
در میانهٔ اضطراب، تا آرام و مطمئن شوم، مرا برقصان
مانند یک شاخهٔ زیتون مرا بردار، چون فاخته‌ای در راه خانه باش
تا انتهای عشق مرا برقصان، تا انتهای عشق مرا برقصان

آه بگذار زیبایی‌ات را نظاره کنم آن‌گاه که همه نظاره‌گران رفته‌اند
بگذار حرکت کردنت را لمس کنم، آن‌گونه که در بابل می‌کردند
آرام آرام نشانم بده آن‌چه را که تنها مرزهایش را می‌شناسم
تا انتهای عشق مرا برقصان، تا انتهای عشق مرا برقصان

حالا برای پیوند زناشویی مرا برقصان، مرا برقصان و برقصان
بسیار آرام مرا برقصان، بسیار طولانی مرا برقصان
ما هر دو در عشق هم عمیق هستیم، ما هر دو در آسمان هستیم
تا انتهای عشق مرا برقصان، تا انتهای عشق مرا برقصان

مرا برقصان، به خاطر کودکانی که تمنای زاده‌شدن دارند
مرا برقصان، از میان پرده‌های که بوسه‌های ما آن‌ها را فرسوده
خیمه‌ای برای سرپناه بر پا کن، هر چند همه رشته‌ها گسسته شده
تا انتهای عشق مرا برقصان

با زیبایی‌ات، مرا به نوای سوزان ویلون برقصان
در میانهٔ اضطراب، تا آرام و مطمئن شوم، مرا برقصان
با دست برهنه‌ات مرا لمس کن یا با دستکش مرا لمس کن
تا انتهای عشق مرا برقصان، تا انتهای عشق مرا برقصان
تا انتهای عشق مرا برقصان

 اگرچه قطعه تا انتهای عشق با من برقص» یا «تا انتهای عشق مرا برقصان» همه جا به عنوان ترانه‌ای عاشقانه شناخته می‌شود، با این حال لئونارد کوهن در یک مصاحبه تلویزیونی در سال 1985 عنوان کرد که منشا این شعر هولوکاست است:
مرا تا انتهای عشق برقصان...همیشه این کنجکاوی وجود دارد که منشا این ترانه چیست. شکل‌گیری هر ترانه‌ای با دانه‌ای آغاز می‌شود که کسی یا چیزی در جهان در ذهن شما می کارد و همین دلیل این موضوع است که نوشتن یک ترانه انقدر رازآلود است. اما این ترانه (مرا تا انتهای عشق برقصان) وقتی شکل گرفت که من شنیده بود یا جایی خوانده بودم یا به نوعی می دانستم که در اردوگاه‌های مرگ همجوار کوره‌های آدم سوزی، در برخی از آنها، یک کوارتت زهی، مجبور به اجرا می شدند، در حالی که این جنایت در حال رخ دادن بود، جایی که همه مردم سرنوشت محتوم به مرگ داشتند. و آن‌ها در حالی که هم سلولی هایشان در اتاق گاز کشته و سپس در کوره‌ها سوزانده می شدند، به اجرای موسیقی کلاسیک می پرداختند. بنابراین جایی که گفته می‌شود «با ویلنی آتشین مرا به سوی زیبایی ات برقصان» به معنی درجه‌ای از زیبایی است که با یافتن کمال در زندگی به آن دست می یابیم، به معنای پایان این وجود و پروراندن سودای دستیابی به این کمال. با این حال زبان گفتگو در این شعر به همان گونه‌ای است که ما برای کسانی که دوستشان داریم به کار می بریم. بنابراین شعر «مرا تا انتهای عشق برقصان» چون از احساسات عمیق عاطفی بر می خیزد، حتی اگر هیچکس دلیل شکل‌گیری آن را نداند، در بسیاری از مواقع پرشور احساسی، به دل می نشیند.