۱۳۹۶ شهریور ۴, شنبه

رقص مازندرانی مسیح علی‌نژاد در نیویورک



رقص شمالي يك زن مازندراني با نوازنده هاي خياباني نيويورك. همه چيزِ مرا مسخره كنيد عين خيالم نيست چون من زني هستم كه راحت و رها دلم را مي رقصم... در خبرها خواندم كه پليس ايران اعلام كرد شش نقر را به جرم رقص زومبا بازداشت كردند، زومبا بلد نبودم همينجا وسط خيابان با اولين نوازنده ي خياباني شمالي رقصيدم. حسرت هاي كوچك مان را مي رقصم.
برقص در اين دنياي پر از جنگ و خشونت، خودِ واقعي ات را برقص و بگذار جهان كمي دلش آرام شود. زن كه باشي گاهي نگران قضاوتِ اين و آن مي شوي در موردِ سن و سال و چين هاي صورت و چاقي و لاغري ات، سنگيني و متانت و حجب و حياي كاذب ات. نگران داوري هاي ديگران بودن تو را از كودكي و سرخوشي كردن باز مي دارد. رها شو. اگر گريه داري بلند گريه كن، اگر دلت خنده خواست بلند و بي پروا بخند و اگر جايي ديدي رهگذري با ساز و سوز آوازش دلت را مي رقصاند برقص...دنيا حالش خراب است.
خيابان هاي ايران را اگر يك روز آزادانه به من بدهند مي رقصم .
ما مگر ملتِ مويه و مرثيه اييم كه فقط گريه به ما بيايد؟ تازه من كه هميشه اشكم دم مشكم است باز هم فكر مي كنم رقص بيشتر به آدم مي آيد. شادي را از خيابان گرفتند. دست شان به دل مان كه نمي رسد